تقسیم بندی انواع روانکارها
روانکارهای صنعتی نیز به سه دسته عمده روغن ها صنعتی، گریس ها و روانکارهای ویژه دیگر مثل روانکارهای فلز کاری و غیره تقسیم نمود.
روانکار چیست ؟
روانکار ماده ای جامد، نیمه جامد، مایع و گاز است که برای کاهش اصطکاک بین دو سطح در بین آنها قرار می گیرد و مهمترین مثال آن روغن های روانکار است.
روانکاری چیست ؟
روانکاری یا Tribology به عنوان علم تسهیل حرکت نسبی سطوح در تماس با یکدیگر تعریف شده است. روانکاری یعنی کاهش اصطکاک بین دو سطح با استفاده از یک ماده روانکار.
روانکارها را از نظر نوع حالت نیز می توان طبقه بندی کرد
1. روان کننده های گازی
2. روان کننده های مایع
3. گریس ها
4. روان کننده های جامد
گریس ها
از کلمهي لاتين کراسوس به معني چربي گرفته شده است. طبق تعريف انجمن ملي گريسهاي روانکار (NLGI)، گريسها محصولات جامد يا نيمهجامدي هستند که از متفرقشدن يک عامل سفتکننده در يک مايع روانکننده حاصل ميشوند و معمولا شامل مواد اضافي ديگري که خواص ويژهاي به گريسها ميبخشند، ميباشند. مادهي سفت کننده نقش حامل روغن را برعهده دارد و روغن را در انجام عمل روانکاري ياری می کند و بنابراين فرق اصلي گريسها با روغنها در وجود مادهي سفت کننده است. مشخصات و کيفيت گريس به نوع و مقدار مادهي سفت کننده، مواد افزودني و مشخصات روغن پايه و همچنين فرآيند توليد آن بستگي دارد.
گریس ها جزء معروف ترین روانکارها هستند که نه مایع و نه جامدند. گریس ها از یک روغن پایه معدنی یا سنتزی و یک سفت کننده به دست می آیند. در مواردی که روانکاری با روانکارهای مایع مشکل بوده و امکان روانکاری مجدد دارای محدودیت می باشد، این نوع روانکارها کاربد فروانی خواهند داشت.
روانکارهای جامد
این نوع روانکار ها برای کار در شرایط به خصوص مثلا بار زیاد و یا حرارت بالا و مکان هایی مثل راکتورهای هسته ای که در برابر اشعه های رادیو اکتیو قرار دارند استفاده می شوند. مقاوم بودن در حالت خلا، فراریت کم، درجه حرارت های بالا و همچنین در برابر انرژی های ناشی از تابش مواد رادیو اکتیو از مهم ترین خواص یک روانکار است و روانکار های جامد دارای این خصوصیات هستند.
گرافیت، مولیبونیوم دی سولفید، بور نیترید، تنگستن دی سولفیدو برخی مواد آلی جامد مثل فتالو سیانین و تترا فلوئور و اتیلن، میکا، تالک و غیره از انواع روانکارهای جامد هستند که در این بین گرافیت و مولیبونیوم دی سولفید، بیشترین کاربرد را دارند.
آب بندی
گریسها، اکثر وظایف روانکاری به جز انتقال حرارت و دورکردن ذرات از محیط را به خوبی انجام میدهند. وظیفه ویژه گریسها آببندی قسمتهای متحرک است. گریسها معمولا در جایی بهکارگرفته میشوند که مشکل روانکاری وجود داشته باشد؛ یا قرارگرفتن سیستم به گونهای باشد که روانکار نسبتا جامد مورد نیاز است. در این نوع روانکاری خود به خود وظیفه آببندی هم مهم خواهد شد. گریسها همچنین از ورود آلودگیهای خارجی به داخل یاتاقانها جلوگیری به عمل میآورند. وظیفه آببندی برای فواصل بسیار باریک مانند آببندی سیلندر و پیستون با کمک رینگهای روغن در موتورهای احتراق داخلی و کمپرسورهای رفت و برگشتی و همچنین آب بندی بعضی از قسمتهای توربین توسط روغنها انجام میپذیرد.
گریسها در خیلی از مواقع به جای سیالات روانکار انجام وظیفه میکنند، اما برای وظایفی مانند شستشو، کنترل دما و حمل مواد آلودهکننده مناسب نیستند اما گریسها مانند روغنها به خوبی قطعات را در مقابل خوردگی محافظت مینمایند.انواع گریس
یکی از دلایل استفاده از گریس عدم استفاده از روغن در برخی از نقاط برای روانکاری است، در واقع ماهیت نیمه جامد گریس باعث می شود تا این کار در این نقاط باقی مانده و جریان پیدا نکرده و از قطعه خارج نشود. ولی برای تامین خاصیت خنک کنندگی و انتقال حرارت نیاز به جریان سیال است و برای پاک کنندگی و خروج آلودگی ها نیز باید این شرایط تامین گردد، که این امر از عهده گریس بر نمی آید. از این رو این دو خاصیت برای گریس ها در نظر گرفته نمی شوند.
آنچه که در گریسها بر نوع کاربرد آنها تاثیر بسیارزیادی دارد ، پایه صابونی تشکیل دهنده گریس است که ترکیب با روغن پایه و مواد افزودنی محصول مورد نظر را برای ما تامین می کند.
گریس ها بر اساس پایه صابونی (ماده قوام دهنده) می توانند تنوع بسیار زیادی داشته باشند.